اعدام در نظام های کیفری
مجازات اعدام ، از جمله مجازات هایی است که در سال های اخیر، باچالش هایی در حوزه نظر و عمل مواجه بوده است . به لحاظ نظری ،دانشمندانی چون بکاریا، در رساله جرایم و مجازات ها(1) و پیروانش ،این مجازات را خلاف نظریه قرارداد اجتماعی می دانند; هر چنددانشمندان بزرگ دیگری چون بنتام ، روسو و منتسکیو با وی هم عقیده نیستند(2) و پاسخ های محکمی به او دارند. این بحث آن قدر جدی است که در سطح سازمان های بین المللی و مهم ترین آن ، یعنی سازمان ملل نیز مطرح شد.
در 20 نوامبر 1959 مجمع عمومی سازمان ملل ، در چهاردهمین دوره کاری خود، به موجب تصمیم 1396 به شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ماموریت داد، تا درباره اعدام و قوانین مربوط به آن و طرز عمل مطالعه کند. نتایج و آثار ابقا و الغای مجازات اعدام را در زمینه جرم شناسی بررسی کند. مارک آنسل مستشار دیوان کشور فرانسه و مدیربخش حقوق تطبیقی پاریس ، گزارشی را درباره مجازات اعدام مطرح کرد که بعدها در سال 1962 منتشر شد. وی با ارائه ارقام و آمار نتیجه می گیرد که (تمایل جامعه جهانی به سمت الغای مجازات اعدام وجایگزین ساختن آن به وسیله زندان و اقدامات تأمینی و تربیتی است ).(3) البته واژه جامعه جهانی تا چه اندازه شامل کشورهای اسلامی می شود، معلوم نیست ، چرا که حقوق اسلامی و کشورهای اسلامی با این مجازات دوستی نزدیکی دارد. نگرش آنسل و دیگر مخالفان اعدام درمیثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب 16 دسامبر 1966 تاثیرگذاشت که به تأیید نگرش لغو اعدام منجر شد و اجرای اعدام را درکشورهایی که این مجازات را لغو نکرده اند به صورت محدود به موارد وشرایط خاص قبول کرد.(4) البته گرایش افراطی ، بیش از حد و دیکتاتورگونه به مجازات اعدام نیز مذموم است ; ولی آیا می توان این مجازات رابه طور کلی غیر کارآمد و غیر انسانی دانست ؟
بسیاری علمای اخلاق در مغرب زمین ، در مورد این مجازات اختلافات عمیقی دارند، همچنان که برای نمونه در کتاب (مباحث جاری اخلاق کاربردی ) نوشته کوهن و ولمن (5) به اختلاف پویمن وناتانسون در این زمینه ، اشاره شده است .
از لحاظ عملی نیز بین کشورهای جهان ، رویکردهای متفاوتی ملاحظه می شود. برخی کشورهای جهان همچون اعضای اتحادیه اروپابه محدود کردن این مجازات پرداخته اند. برخی دیگر آن را به کلی لغوکرده اند (همچون کشورهای اسکاندیناوی و اتریش و... برخی دیگر هم بر پرفائده بودن مجازات اعدام تاکید داشته ، بر عقیده خود پا برجاهستند.(6)
اما آنچه بر استحکام و بقای این مجازات در طول سالیان سال ، با وجودمخالفت های بسیار افزوده است و پشتوانه محکم آن بوده ، از سویی نتایج علمی و تجربی و از سویی دیگر، آموزه های مذهبی ، به ویژه درکتب آسمانی تورات ، و انجیل و قرآن بوده است . اخلاق مذهبی نیز باتاثیر از این آموزه ها عقوبت مرگ را برای برخی جرایم اخلاقی دانسته ،بر آن تاکید دارد و پاسخ های قاطعی نیز در برابر مخالفان ارائه داده است .
اعدام در حقوق اسلامی
از نظر حقوق کیفری اسلام ، اعدام به سه قسم قابل تقسیم است : اعدام قصاصی ، اعدام حدی و اعدام تعزیری .
1. اعدام قصاصی : این اعدام در موارد قتل عمد اجرا می شود و دارای شرایط خاصی است . حضور شاکی خصوصی در آن ، به اندازه ای پررنگ است که آن را از قلمرو قواعد آمره خارج می کند. اجازه ولی فقیه و دیگرعوامل نیز در آن مؤثر است .
2.اعدام حدی : با توجه به تعاریف فقها از حد(7)، اعدام حدی را می توان چنین تعریف کرد: (مجازات مرگی است که از طرف شارع مقدس معین شده و نمی توان آن را به کمتر از مرگ تقلیل داد). اعدام حدی بر طبق یک تقسیم بندی (8) این گونه تقسیم می شود:
الف . جرایم جنسی که شامل زنا (زنای محصنه یا زنای با محارم یاتجاوز به عنف یا زنای غیر مسلمان با زن مسلمان ) و لواط است .
ب . جرایم علیه دین و امنیت اجتماعی که شامل محاربه و ارتداد است .
ج . جرایم تکرار جرم ، همچون اجرای سه حد زنا و تکرار برای بارچهارم که در بار چهارم اعدام می شود.(9) و... .
3. اعدام تعزیری : (مجازات مرگی که از طرف حاکم معین می شود).بیشتر فقهای شیعه اعتقاد دارند که اصل در تعزیر ما دون حد است ; ولی برای عدول از این اصل و اجرای مجازات بالاتر از حد می توان به یکی ازسه علل زیر استناد کرده ، اعدام تعزیری را جایز شمرد. این علل عبارت است از: مصلحت فرد و جامعه ; قیام در مقابل افساد فی الارض و نهی ازمنکر. در میان فقهای اهل سنت نیز اختلاف هست ; اما در برخی موارد،اعدام تعزیری را پذیرفته اند.(10)
سیف الدین سلیمي