کشور ایران به 6 کلان حوزه آبخیز،30 حوزه اصلی و 1081 حوزه آبخیز فرعی تقسیم شده است. از مجموع 164 میلیون هکتار مساحت کشور95-90میلیون هکتار آن مربوط به مناطق کوهستانی و شیبدار و حدود 74-69 میلیون هکتار آن مربوط به مناطق کم شیب و دشتها میباشد که مستعد سیلاب هستند. حدود 91 میلیون هکتار از حوزه های آبخیز(5/55 درصد از مساحت کشور) سیل خیز میباشند. بهعبارتی این عرصهها در تولید هرزاب سطحی و سریع نقش دارند بطوری که این عرصهها سالانه بیش از 23 میلیارد متر مکعب هرزآب مستقیم و سریع تولید میکنند که این خود مبین استعداد فرسایش پذیری است. به طور کلی حدود 255 شهرمعادل 41.5 درصد کل شهرهای کشور8650 آبادی معادل 12.7 درصد آبادیهای کشور،1میلیون هکتار از اراضی زراعی و باغی در معرض خطر قرار دارند. سیلاب در صورت نزول برف و باران در آبراهههای طبیعی جاری میگردد که میتواند به یکباره یا مقطعی در اکوسیستم جاری شود اما سرعت جریان رواناب و سیل به عوامل مختلف از قبیل شدت بارش، میزان بارش، نوع بارش، پوشش گیاهی، نوع خاک، سنگ بستر، شیب منطقه، توپوگرافی و... وابسته است. که در چهارسال اخیر میزان بارش باران در واحد زمان بسیار بالا بوده و یکی از دلایل اصلی ایجاد سیلابهای خسارت آفرین میباشد. این موضوع دارای یک رابطه مستقیم با اقدامات و رویکردهای سیاستگذاری نیز است؛ چرا که این پدیده موضوعی نیست که اتفاقی به وجود آید و صرفاً یک عارضهای را ایجاد کرده باشد. سیل که دومین فاجعه طبیعی متداول روی زمین بعد از فاجعه آتش سوزی قلمداد میگردد، به دلیل از بین رفتن پوشش گیاهی اعم از مراتع، جنگلها، تعرض به حریم و بستر رودخانه و پهنه سیل گیر(که متناسب با دوره بازگشت هر رودخانه متفاوت است) و جانمایی نادرست سازهها، توسعه شهری و صنعتی بدون در نظر گرفتن آمایش سرزمین و کاربری متناسب زمین؛ شکل خسارت باری به خود میگیرد و باعث ایجاد یک شرایط غیرقابل کنترل با صدمات گسترده میشود و متعاقباً تاسیسات و سازههای عمرانی و زیرساختی را تخریب خواهد کرد. به طور مثال عمده خسارتهای حاصل از سیلابهای اخیر سطح کشور متوجه مناطقی است که در بستر و حریم روخانههای دائمی، فصلی و خشک، کاربریهای مختلف بارگزاری شده است. اگر پوشش گیاهی که وظیفه ذاتی حفاظت خاک و ذخیره آب را برعهده داشته و نقش ویژه و منحصر به فردی در کاهش سرعت جریان آب دارد، دستخوش نگاه و رویکردهای کاملاً انسان محورانه گردد، حجم سیلاب و سرعت آن افزایش پیدا کرده و بسیار مخرب خواهد بود. از سویی در توسعه، مادامی که به مفاهیم محیط زیست بیتوجه باشیم و در تصمیم گیری و اقداماتمان تعمیم ندهیدم، اکوسیستم تسلیم خواسته انسان نشده و پاسخ خواهد داد؛ یعنی اگر بدون توجه به آمایش سرزمین و قابلیت سرزمین، کابری تعریف شود و جانمایی درستی هم نداشته باشد و از طرفی ظرفیت برد را هم درنظر نگیریم؛ در بلند مدت نتیجه خود را به طور مثال با سیلابهای خسارت آفرین نشان خواهد داد. به گواه بسیاری از کارشناسان حوزه آب و منابع طبیعی بهترین و مترقیترین روش و مدلی که الهام گرفته از خود طبیعت است و نتایج متنوع و عمیقی را رقم میزند؛ آبخیزداری است.
آبخیزداری یعنی مجموعهای از اقدامات بیولوژیکی، فیزیکی و مدیریتی که به منظور حفاظت از خاک، آب، انباشت رسوبات و...که عمدتاً در اراضی بالا دست حوضه آبخیز صورت میگیرد. یا به تعریف دیگر، آبخيزداري یعنی علم و هنر برنامهریزی مستمر و اجرای اقدامات لازم برای مدیریت منابع حوزههاي آبخيز اعم از طبيعي، كشاورزي، اقتصادي و انساني بدون ايجاد اثرات منفي در منابع آب و خاك است. اما متاسفانه در دهههای گذشته به مقوله ظرفیتبرد محیط زیست و همچنین حق محیطزیست و ابعاد پیچیده آن توجه نشد و در مسیر مدیریت سازه محور آب که باید مکمل و همراه با اقدامات آبخیزداری باشد؛ گام برداشته شده است. مطابق سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلام ایران در رابطه با منابع آب که در سال 1377 توسط رهبر انقلاب اسلامی ابلاغ گردید، صراحتاً به رعایت تناسب در اجرای طرحهای سدسازی و آبخیزدای، آبخوان داری و شبکه آبیاری پرداخته شده است. اما برخلاف اسناد بالادستی این تناسب هیچگاه رعایت نشد، چرا که اقدامات سازهای همواره از جذابیت بین پیمانکاران و مقامات محلی برخوردار بوده است. به طوری که امروز نتیجه تصمیمگیریها و اقدامات یک سویه و تک بعدی انسان، شرایطی را رقم زده که تاب آوری اکوسیستم بسیار شکننده و با کوچکترین پدیده اقلیمی و محیطی باید منتظر یک عارضه باشیم که با خود نوعی پیام را از محیط زیست حمل میکند، تا بلکه سیاستگذاران و متولیان منابع طبیعی مسیر حرکت و نوع فکر و حرکت خود تصحیح و تغییر دهند.
https://www.makacenter.ir/
سیف الدین سلیمي