سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۱ | 16:2 | سیف الدین سلیمی -
کلید واژه ها: صلاة،سفر، تمام، قصر، مسافت، حدّ، ترخص.
بررسی مفاهم:
1: صلاة در لغت
صلاة از ريشه صلو؛ به معناي دعا ، ، ؛ از باب اسم گذاري به اسم حال، به مکان و محل عبادت هم صلاة گفته شده است لذا از کنيسه (مکان عبادت) اهل يهود، به صلاة تعبير شده است. از ريشه صلي، به معناي پختن و بريان کردن ، .
صلاة در اصطلاح شرع
در کتب فقهي از واژه صلاة چنين تعريف شده است: «صلاة عبارت است از افعال مخصوص (قيام، رکوع و سجود) که همراه با اذکار معينه باشد، گاهي صلاة عبارت است از افعال مخصوص بدون اذکار، براي بعضي از مکلّفين مثل(کر و لال)، گاهي عبارت است از اذکار مخصوص بدون افعال براي بعضي از مکلّفين ديگر ، .
سفر در لغت
راغب اصفهاني مي نويسد: سفر در لغت به معني، روشناي، کشف و آشکار شدن است
هر معاني ديگري که براي لغت سفر و مشتقات آن بيان شده است، همگي بر گرفته از همين معني (روشني و آشکار شدن ) مي باشد ، .
سفر در اصطلاح شرع
شيخ مفيد در کتاب (المقنه) چنين مي نويسد: مقدار سفر که مکلّف قصد آن را کرده و نمازهاي چهار رکعتي شان شکسته خوانده مي شود؛ بايد رفت و بر گشت شان، دو بريد باشد؛ هر بريد چهار فرسخ است.
در اينجا مناسب است چندتا از اصطلاحات دیگر نیز مقداري توضيح داده شود:
بريد: «فاصله بين دو منزل را بريد گويند ، در اصطلاح شرعي؛ به هر چهار فرسخ از پيمودن راه را، بريد گويند.
فرسخ: آيت الله سبحاني در تعريف اين واژه چنين ميگويد: فرسخ معرب فرسنگ يا پارسنگ گفته شده است، سابقا در مسير راهها و در فاصلههاي معيني، سنگهاي را به نشانه مقدار سير کاروان قرار ميدادند که طول اين فاصلهها بنا بر مشهور مقدار سه ميل بوده است.
ميل: درکتاب لسان العرب، به معناي نهايت انداره ديد چشم، به معناي نشانه و علامتهاي که در راه مکه [براي راهنماي حجاج ] نصب ميشده است؛ زيرا اين اميال به مقدار طول ديد چشم از يک ميل تا ميل ديگر قرار داده ميشد.
در اصطلاح شرعي: محقق حلي در (شرايع الاسلام) چنين مينويسد: هرميل به اندازه چهار هزار ذراع انسان است
مقدار هريک از اين واژه ها براساس موازين مسافت جديد بدين گونه مي باشد«هر يک فرسخ پنچ کيلومتروچهل متر است؛ بنا بر اين مقدار (مسافة)در نزد اماميه چهل کيلومتر و سه صد و بيست متر مي شود»
تمام در لغت :
تمام به معني، تمام و کامل بودن است . در اصطلاح شرعي که مربوط به احکام نماز مي شود؛ عبارت است از کامل خواندن نماز هاي چهار رکعتي (ظهرين و عشاء) که وظيفه شرعي انسان مکّلف غيرمسافر مي باشد، در مقابل قصر و شکسته (دو رکعتي) خواندن نمازهاي چهار رکعتي در سفر.
قصر در لغت
قصردر لغت به معاني: کوتاه مخالف طول و کشيده ، ؛ خانه و عمارت. ، ؛ حبس و پنهان بودن، و غايت. آمده است.
قصر در اصطلاح شرعي
«قصر در نماز هاي چهار رکعتي عبارت است از حذف کردن دو رکعت آخرش، پس اکتفا مي شود به دو رکعت از چهار رکعت»
مسافت در لغت
مسافت درلغت به معني استشمام وبوئيدن آمده است ، .
مسافت در اصطلاح شرع
مسافت عبارت است از پيمودن مقدار معين راه، که بعد از اين محدوده نمازهاي چهار رکعتي به صورت قصر خوانده ميشود ، .
حدّ در لغت
حدّ به معانی: منع و فاصله بين دو چيز ، ؛ دربان و نگهبان را نیز(حداد) ميگويند: «مجازات زنا و شراب خواري را (حدّ) ناميده اند، چون شخص مجرم و همچنين ديگران را از انجام چنين اعمالي منع کرده و باز مي دارد» ؛ ترک کردن آرايش زن ، ؛ آخر هر شئی ، .
ترخص در لغت
به معني سهل و آسانگيري در مقابل سختگيري ، برگرفته از کلمه ( الرّخصة ) به معني فرصت و مهلت دادن است
حدّ ترخص در اصطلاح شرع
از وطن يا محل اقامتش به اندازه ي دور شود که صداي اذان شهررا نشنود، بنا و ديوارهاي شهررا نبيند.
اختلافات فقه امامیه وحنفیه
با توجه به آنچه که در مقدمه گذشت و متذکّرشدم که فقهاء امامیه وحنفیه در بیشتر از احکام و شرایط نماز مسافر، اشتراک نظر دارند امّا علاوه بر مشترکات، در بعضی از احکام آن، اختلاف نظر نیزوجود دارد؛ درادامه به موارد اختلافی اشاره می شود.
1ـ مقدار مسافت
از نظر شيعه مقدار مسافتي که موجب قصر مي شود محدود به حدي خاصي است وآن هشت فرسخ است:
شيخ طوسي، دراين باره مي گويد: «و حدّ المسافة الّتي يجب فيها التقصير ثمانية فراسخ» «محدوه مسافت (راه رفتن )که قصر و شکسته خواندن نماز در آن محدوده واجب مي شود؛ هشت فرسخ (حدود 43 کليو متر ) مي باشد.»
اما در ققه حنفي، مقدار زمانی که باعث قصر نماز مسافر می شود، سه روز و شب، راه رفتن است:
فرغاني در کتاب (الهداية) در اين باره چنين مي گويد: «السفر الذي يتغير به الاحکام ان يقصد الانسان مسيرة ثلاثة ايام و لياليها بسير الابل و مشي الاقدم ...و السير المذکور هو الوسط.» «سفري که احکام طبق آن تغيير ميکند اين است؛ انسان محدوده اي پيمودن سه شب و روز شتر؛ و راه رفتن شخص پياده را، قصدکند... . البته منظور از پيمودن راه؛ حالت معمولي شان است.»
2: توقف نمودن در وسط سفر
امامیه دراین باره می گویند: اگر کسی قبل از رسیدن به مقصد خود که وظیفه اش قصر خواندن نمازهای چهار رکعتی است، در مسیر راه، مدّت ده روز قصد توقف نماید؛ باید نمازش را تمام بخواند؛ اگر قصد ده روز نکند تا30 روز نمازش را شکسته بخواند، امّا بعداز30روز، تمام بخواند؛ شيخ صدوق دراین رابطه چنین مي گويد: اگر از شَهرت خارج شدی در حاليکه مسافر هستی (قصد هشت فرسخ کردی) بعد در مسير راه در سرزميني قدم بگزاری و بخواهی در آنجا ده روز بمانی؛ پس براي تو واجب است، نمازت را تمام بخوانی.
امّا احناف می گوید: اگرقبل از رسيدن به محدوده قصر، بخواهد 15روز يا بيشتر در وسط راه توقف کند، وقصد 15 روز را نیز بکند؛ نمازش تبدیل به تمام می شود؛ اگر قصد 15 روز را نکند و لو 2 سال بماند، وظیفه شان قصر است؛ فراغاني در اين باره مي گويد: «حکم سفر(قصر) براي مسافر، هميشگي است، تا زمانيکه نيت ماندن 15روز يا بيشتر از آن را در شهر و قريه اي نداشته باشد (اگر نيت ماندن اين مدّت را کرد، نمازش تمام مي شود)؛ اگر نيت ماندن کمتر از اين مدّت را بکند؛ نمازش را بايد بصورت شکسته بخواند.» ،
3ـ سفرمعصيت در قصرنماز
بنابرديدگاه اماميه؛ اگر هدف از سفر، معصيت و نافرمانی دستورات الهی باشد، باید تمام نمازهایش را درطول سفر، تمام بخواند:
شيخ طوسي در کتاب (المبسوط)، در اين باره مي گويد: « و الرابع سفر معصية مثل باغ او عاد ... فان جميع ذلک لا يجوز فيه التقصير» «چهارم از اقسام سفر، سفر معصيت است؛ مثل نا فرماني از اوامر الهي و تجاوز کردن به حق ديگران...؛ پس در همه اين موارد، قصر نماز جايز نيست.»
اما به نظر احناف مسافري که براي حرام مسافرت نموده نيز نماز را باید قصر بخواند. قدوري در باره سفر معصيت مي گويد: «و العاصي و المطيع [في سفرهما] في رخصة سواء» «کسي که سفرش براي نافرماني از خداوند و کسي که سفرش در رضاي خداوند باشد، هردو در قصرخواندن نماز، مساوي هستند.»
4ـ اقتداء کردن مسافر به غير ش
امامیه و حنفیه اقتداء نمودن مسافر برمقیم وهم چنین عکسش راجایز می دانند، امّا در تبدیل شدن فرض مسافراز دو رکعت به چهار رکعت، اختلاف نظر دارند.
فقهاء احناف در اين باره مي گويد: اگر وقت نماز باقي مانده باشد، مسافر مي تواند به امامت غير مسافر اقتداء کند و چهار رکعت تمام بخواند اگر در خارج وقت باشد، جايز نيست .
فراغاني در باره جواز اقتداء و علت شان مي گويد« مسافر اگر در داخل وقت به غير مسافر اقتداء کند، بخاطر متابعت کردن از امام جماعت غير مسافر؛ نمازش را چهار رکعت بخواند؛ فرضش که دو رکعت بود به چهار رکعت تغيير مي کند؛ اگر در خارج وقت اقتداء کند، نمازش صحيح نيست، چون بعد از گذشت وقت نماز، سبب تغيير دو رکعت به چهار رکعت، نيز تمام شده است.»
در کتب (بدائع الصنائع) ، و(مختصرالقدوري ) نيز چنين بياناتي وجود دارد.
امّا مقيم و غير مسافر مي تواند در داخل وقت و خارج وقت، به مسافر اقتداء کند؛ امّا بعد از سلام دادن امام؛ نمازش را به تنهايي تمام کند و چيزي از آيات قرآن نخواند.
کاشاني الحنفي در اين باره مي گويد: «براي مقتدي غير مسافر، در بقيه نمازش(غير از دو رکعت خوانده شده) قرائت از قرآن واجب نيست، به شرط اينکه امام را در نمازش درک کرده باشد.»
اما فقهاي امامیه اقتداءکردن مسافر بر مقیم را موجب تبدیل شدن درفرض شان نمی داند ومی گویند: باید نمازش را شکسته بخواند؛ علاّمه حلی دراین رابطه می گوید: درنزد علمای امامیه اقتداء کردن مسافر برمقیم، باعث تغییر درفرض شان (که دورکعت باشد)نمی شود...برای مسافر تمام خواندن حرام است، فرق نمی کند امام را در اوّل نماز درک کرده باشد یا درآخرش.
5ـ جمع کردن بين دو نماز
دراین رابطه امامیه با احناف اختلاف جدّی دارند، به گونه ای که احناف جمع کردن بين دو نماز را بدون عذر، از گناهان کبيره مي داند.
قدوري در کتاب (التجريد) در اين باره مي گويد: «قال اصاحبنا: لا يجمع المسافر بين الصلاتين في وقت احداهما» «اصحاب ابوحنيفه مي گويند: بر مسافر جمع ميان دو نماز در وقت هيچ کدام شان جايز نيست.»
سعيد صاغرجي ازعمر روایتی را برعدم جواز جمع بين دو نماز نقل می کند و مي گويد: ابي قتاده عدوي نقل مي کند؛ عمر نامه اي را به عمّال و کارگزاران خود فرستاد و در آن نوشته بود: «ثلاث من الکبائر: الجمع بين الصلاتين الا في عذر....» « سه چيز از گناهان کبيره حساب مي شود: يکي جمع بين دو نماز مگربه خاطر عذر باشد...».
امّا امامیه جمع بین دو نماز را در سفر، حضر و هر حال جایز می دانند؛ شیخ طوسی دراین باره می گوید: «یجوز الجمع بین الصلاتین، بین الظهر والعصر، وبین المغرب والعشاء الاخرة، فی السفر والحضر وعلی کل حال.» «درسفر و حضر و در هر حال، جمع بین نماز ظهر و عصر،یابین مغرب و عشاء جایزاست.» ایشان در ادامه می گوید: فرق ندارد این جمع دروقت نماز اوّلی باشد یا دومّی.
نتيجه گیری :
دو مذهب امامیه وحنفیه، طبق دستورات قرآن کریم و سیره پیشوایان دین، دربیشتر از احکام و شرایط نماز مسافر اشتراک نظر دارند، امّا دربخشی از احکام وشرایط آن، نقل قول های که از کتب فقهی امامیه و حنفیه ذکر شد، اختلاف نظردیده می شود؛ بعنوان نتیجه گیری و جمع بندی به خلاصه ی از موارد اختلافی اشاره می شود: (مقدارمسافت؛ توقف نمودن در وسط سفر؛ هدف معصیت درسفر؛ اقتدا کردن مسافر به غیرمسافر و جمع کردن بین دونماز.)
سیف الدین سلیمي